یادداشت پویان عسگری درباره «لاتاری» محمدحسین مهدویان
مهدويان با تلفيق دو فيلم پر طرفدار سينماي ايران در پنجاه سال اخير؛ «قيصر» مسعود كيميايي و «آژانس شيشهاي» ابراهيم حاتميكيا، داستان برافروختگي غيرت مرد ايراني در پيوند با همراهي و فداكاري يك فرمانده براي سربازش را بدل به معياري براي انسانيت و ايستادن بر سر اصول انساني ميكند.
7فاز:
كمتر فيلمسازي در سينماي ايران جرات آن را داشته كه با فاصله گرفتن از حريم امن طرفداران پرشمار و فضاي انتقادي پيرامون آثارش، وارد شكل تازهاي از فيلمسازي شود و ريسك مخاطرات برآمده از آن را بپذيرد. محمدحسين مهدويان اما با دوري از فضاي مالوف دو فيلم اولش و رها از بازسازي دورهاي از تاريخ معاصر ايران، با فيلم سوم به زمان معاصر پا گذاشته تا راوي يك داستان ملتهب با شخصيتهاي مسئلهساز در سنت سينماي عامهپسند ايران باشد. «لاتاري» نشان ميدهد كه او ذاتا فيلمسازي با روحيه فاشيستي و منش «دست راستي» و خوي نرينه است و علاقهمند به نمايش خشونت و خلق ضد قهرمان در سينماي محافظهكار ايران. اگر در «ايستاده در غبار» و «ماجراي نيمروز»، فرديت سبع احمد متوسليان و مواجهه خشن با مبارزه مسلحانه براي او فرصت بروز فاشيسم را فراهم آوردند در «لاتاري» رويارويي با اتفاقي تلخ و خواست انتقام، جهان فيلم را آكنده از خشونت و فاعليت مردانه ميكند. مهدويان با همراهي هادي حجازيفر، سهگانه «مرد خشن و مهربان» را كامل ميكند و از متوسليان «ايستاده در غبار» و كمال «ماجراي نيمروز» به تصويري تازه از حاج كاظم امروزي در قالب شخصيت موسي در «لاتاري» ميرسد. جايي كه مهدويان با تلفيق دو فيلم پر طرفدار سينماي ايران در پنجاه سال اخير؛ «قيصر» مسعود كيميايي و «آژانس شيشهاي» ابراهيم حاتميكيا، داستان برافروختگي غيرت مرد ايراني در پيوند با همراهي و فداكاري يك فرمانده براي سربازش را بدل به معياري براي انسانيت و ايستادن بر سر اصول انساني ميكند. موسي كه شخصيت متناقضاش سبب سوتفاهم در برخورد با فيلم خواهد شد، مغناطيس اين جهان نرينه است و گرانيگاهي براي بازيابي اخلاقيات سنتي مردانه. فيلم مهدويان با تمام امتيازاتش اما واجد محدوديتهايي است كه ناشي از سنت سينماي عامهپسند ايران و فشارهاي مميزي براي كند كردن لبههاي تند و تيز موضوع حساس است. اغراق ملودرام فارسي و فيلم عامهپسند ايراني خود را در هيبت عليرضا استادي و خانواده دختر نشان ميدهد و اِعمال سانسور حكومتي خود را در قالب كاراكتر اضافي حميد فرخنژاد نمايان ميكند كه قرار است نماينده نظام باشد. ولي مهدويان با تمام اين مشكلات، باز هم فيلمي گيرا و سرگرمكننده ساخته كه تماشاگران سينما دوستش خواهند داشت. فيلمي كه با ميزانسن هوشمندانه ابتدايياش به نحوي كنايي با «ماجراي نيمروز» مرتبط ميشود و مهدويان مازاد سركوب شده آن فيلم در جهان واقعي را به خونخواهي يك زندگي تلف شده ديگر به دنياي «لاتاري» ميفرستد تا ماجراي امروز را در دنيايي پلشت و كثيف براي تماشاگر به خون بكشد.
پويان عسگري