گزیده نظرات منتقدان درباره «The Big Short/ رکود بزرگ» ادام مککی
سالن- اندرو اوهاير: "ركود بزرگ" به كارگرداني آدام مككي انباشته از ستاره هاي هاليوودي مشغول به خودنمايي است –كريستين بيل نقش نابغهاي را بازي ميكند كه دچار نقص در عملكرد ذهني و بدني اش است، استيو كرل نقش يك عوضي حق به جانب را بازي ميكند، برد پيت يك هيپي منزوي است كه اكثر اوقات با به رخ كشيدن هوشمندي اش قصد جلب توجه اطرافيان را دارد. مثل مثل محصول مشتركي از جاد آپاتو و برتولت برشت. به نظر تركيب عجيبي است و واقعا همين طور است اما به بهترين شكل جواب ميدهد
7فاز:
نيويورکر- آنتوني لين: راحت، آسوده، معتدل و در خواب، لباوسکي را فراموش نکنيد، شما ميتواند لغت "بزرگ" را به عنوان فيلمتان اضافه کنيد و مطمئن باشيد که پيشاپيش نيمي از راه را طي کردهايد. آخرين فيلمي که از چنين حقه اي استفاده کرده "رکود بزرگ" به کارگرداني آدام مککي است و در اين مورد بهترين انتخاب براي تم اصلي فيلم است. هيچ چيز کوچک و بي اهميتي درباره فاجعهاي که در سال 2008 گريبان گير اقتصاد شد وجود ندارد. اين فيلمي پرجمعيت است، برخي کاراکترهاي آن خيالي هستند و برخي فوقالعاده واقعي، عاشق آن ها خواهيد شد. زماني که فرنک کاپرا در سال 1932 "جنون آمريکايي" را ساخت مراقب بود که هرج و مرج عمومي فيلم را بر مدار چرخشي ناتمام نيندازد، ما در هر پيچ ميدانستيم که داستان کجا ايستاده است. مککي در رويکردي متضاد با کاپرا از چرخيدن سير نميشود. اين فيلم به اندازه تصويري که قصد دارد از دنيا نشان دهد ديوانه وار است. به همين دليل است که همه چيز در نهايت بي قراري و اغتشاش، به دست مککي وارد لايه ديگري از پيرنگ فيلم ميشود. گيجي نااميدکننده اي در ريشه "رکود بزرگ" رسوخ کرده. "رکود بزرگ" فيلمي خوش رنگ و آب درباره ويراني و تباه است، و تاوانش را هم ميپردازد. فيلم بر روي خشم و غيظ شما شرط بندي ميکند، و درنهايت ميبازد.
سالن- اندرو اوهاير: "رکود بزرگ" به کارگرداني آدام مککي انباشته از ستاره هاي هاليوودي مشغول به خودنمايي است –کريستين بيل نقش نابغهاي را بازي ميکند که دچار نقص در عملکرد ذهني و بدني اش است، استيو کرل نقش يک عوضي حق به جانب را بازي ميکند، برد پيت يک هيپي منزوي است که اکثر اوقات با به رخ کشيدن هوشمندي اش قصد جلب توجه اطرافيان را دارد. مثل مثل محصول مشترکي از جاد آپاتو و برتولت برشت. به نظر ترکيب عجيبي است و واقعا همين طور است اما به بهترين شکل جواب ميدهد، چراکه اين داستان به قلب کتاب پرفروش مايکل لوئيس، که مککي و دستيار نويسندهاش چارلز رندولف کار اقتباس از آن رابرعهده داشتند نفوذ ميکندو برخلاف تمام بازيهاي ماهرانه سازندگان اقتباسي وفادارانه از اين کتاب ارائه ميدهد. مککي از مدتها پيش به عنوان همکار ويل فرل به نويسندگي مشغول بوده، او همچنين کارگردان دو فيلم "گوينده" و "شبهاي تالادگا" است، بنابراين انتخاب او براي دراماتيزه کردن کتابي پيچيده از لحاظ اخلاقي که کار ژورناليستي را در نردترين حالت ممکن خود دنبال ميکند، شايد کمي عجيب و دور از انتظار باشد. اما اگر "رکود بزرگ" اين لايههاي سوزاننده و چهار تن از بزرگترين ستارههاي عصر ما را در نقش غريبههايي بيدادگر همراه خود نداشت باز هم مشتاق تماشايش بوديد؟
ديويد سيمونز- آتلانتيک: آدام مککي عصباني است و حق هم دارد. کارگردان «کمبود بزرگ»، اقتباس بازيگوشانه کتاب غيرداستاني مايکل لوييس درباره بحران اقتصادي، ريسمانهاي غيرمتجانس کتاب را گرفته و همه آنها را با هم روي پرده انداخته و اين به هم ريختگي، توجيهشده به نظر ميرسد. به نظر ميرسد مککي به دنبال نظم است اما در عين حال، از آشوب هم لذتي بدبينانه ميبرد. او فيلمي خلق کرده که تماشا کردنش جالب است اما آن را بر پايه موضوعهايي ساخته که در نظر گرفتنشان هولناک است.
دن استيونز- اسليت: يکي از جذابترين چيزها درباره اين فيلم بسيار جذاب - که ترکيبي خوشسبک از داستانسرايي، هجو، مدافعه و هنر است - احترام بالاي آن نسبت به هوشمندي بيننده است که بعضي مواقع مستقيما توسط شخصيتهاي فيلم يا سلبريتيهايي که نقش خودشان را کوتاه در فيلم بازي ميکنند، مورد خطاب واقع ميشود. «کمبود بزرگ» با اين پيشفرض جلو ميرود که تمام آمريکاييها قابليت درک اينکه دقيقا چه اتفاقي براي پولمان افتاد را ندارند، اما ما استحقاق فهميدنش را داريم؛ و مسلما وظيفه اخلاقي ماست که آن را درک کنيم.
گاردين- نايجل ام اسميت: مارجين کال" و "گرگ وال استريت" هر دو روايت هايي سرگيجه آور از رکود و شکست را در مسيرهاي وحشيانه متفاوتي ارائه کردند. جيسي چاندور در ابعادي ميکروسکوپي داستاني را در طي 36 ساعت درباره يک سرمايه گذاري بزرگ وال استريتي دنبال کرد و رفته رفته به تماشاگر فهماند که اتفاقي بد در حال وقوع است. مارتين اسکورسيزي گرگ وال استريت را مثل يک عروسک خيمه شب بازي غولآسا کنترل کرد و در اثر بيوگرافيک پرهزينه خود ماجراي صعود و سقوط سهامدار سابق، جوردن بلفورت را دنبال کرد. کتاب لوييس، که منبع اقتباس فيلم هم است، سالهاي منتهي به فاجعه 2008 را دنبال ميکند و چشم به آدمهايي ميدوزد که ترکيدن حباب اقتصادي را پيش بيني کرده اند. اجراهاي خودنمايانه بازيگران فيلم، کريستين بيل، رايان گاسلينگ، استيو کرل و برد پيت چيزي است که "رکود بزرگ" را تماشايي ميکند.
ويسنا فولادي